محل تجمع

اينجا محل تجمعه

عزيزان

هر چي تو دلتونه

بريزين بيرون از انتقاد

گرفته تا پيشنهاد و تعريف

رودر وايسي هم نداريم

ممنون دوستاي گلم


در ضمن اين پسته ثابته

مطالب جديد ميره زير اين پست


ادامه نوشته

پسر دختر خالم

اونروز خالم با نوه اش از برازجون اومده بودن خونمون

اسم پسر دختر خالم سهیله

یعنی یه پسر خوشکلیه

ما موندیم به کی رفته...منو نسترن خیلی تو نخشیم...تا یادم نرفته بگم که6سالشه...

این بزرگ بشه یه دختر کشی میشه که فقط خدامیدونه و منو نسترن و مامانمو و دختر خالمو،خالمو...

اخر شبی خالم بش میگفت سهیل شلوارتو در بیار یه راحتی بپوش

حالا منم تو اتاقم

روشو میکنه سمت من میگه":تو برو بیرون

میخندم میگم:وا چرا برم؟

یعنی یه اخمی کرد که فقط باید ببینیم

خالم بش گفت اشکال نداره عزیزم زیرش که شورت پوشیدی

لج کرده بود میگفت نه باید بره بیرون

خلاصه ما رفتیم بیرون که مامان همون موقع گفت زیبا برو  تو اتاق فلان چیز بیار

منم بالکل فراموش کردم...رفتم تو اتاق تا وسیله رو بردارم دیدم سهیل شلوارشو تا نصفه پوشیده

نگام کرد گفت:تو که اومدی داخل!لا اله الا الله...مامان جون باید یه گپ مفصل بامامان این دختر بزنم

اینجوری اینده این دختر تباهه...

من و خاله و در و دیوار و جنیون و جمیعا:

سهیل:

..............

امروزم مثه همیشه دیر رفتم مدرسه 7و40دیقه بود بنظرم

نسترن زود تر از من رفته بود

گفتم شانسمو امتحان کنم شاید کاظمی گذاشت بدون برگه تاخیری برم

ولی زهی خیال باطل

انداختم بیرون گفت برو برگه تاخیری بگیر

کیفمو گذاشتم اومدم برم تو دفتر که نسترن تازه اومد بیرون

خانومم برگه تاخیری گرفته بود

مثکه رنجبر حسابی بش توپیده گفته ترم دوم رو بهت 18 میدم و...

نسترن میگفت جنگ لفظی و فیزیکی هم داشتن که لازم نیست شما باور کنید...

اضافه هم کرد:فقط اگه کمتر از20 بم داد پدرشو در میارم . به خاک سیا میشونمش و...

اینوسط من  فکر میکردم اگه نسترن بتونه 2قدم راهه برگشتو طی کنه و فشار و قندش نیفته وبگه زیبا دارم میمیرم  منو بگیر باید خداروشکر کنیم حالا خانوم میخواد بره دعوا

ولی خوب به زبون نیووردم...

با هزار تا نذر و نیاز رفتم تو دفتر:سلام علیکم خانم رنجبر گل...

رجبر:چیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی؟ تو هم دیر اومدی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

من دیگه برگه تاخیری نمیدم به شمااااااااااا!

زنیکه چندش اخرشم با همون دستای خودش برگه تاخیری بم داد و پایینش بزرگ اسم و فامیلیمو نوشت و بزرگ

تر ازون نوشت:

غیرررررررررررررررررررر موجه

تو راهرو  هم هی داد میزد:اخرین بارت باشه؟فهمیدی زیبااااااااااااا؟بعضی وقتا هم فامیلیمونو عربده میکشید  تا شامل نسترنم بشه!

باور کنید پرده گوشم پاره شد

به به

ببینید نخبه های مملکت اینجوری درس میخونن{میدونم!میدونم!من کلا ادم فروتنیم}

ههههههههههههههههههههههههه زرشک

انضباط

کارنامه ی اصلیمون بالاخره صادر شد...از71 شدم74

انضباطمو 19ونیم دادن... نسترنم همین

واسه چی؟ما چون خونمون نزدیک مدرسه س همیشه دیر میرسیم مدرسه این نتیجه تاخیراس

ولی قسمت جالبش این جاست که:حدود دو ماه پیش زنگ تفریح سوم که میشه ساعت دوازده و نیم

با نسترن و شیداویکی دیگه لم داده بودیم روی نیمکت توی حیاط

یکی دیگه از بچه ها هم اونور تر وایساده بود

یه دفعه گلستان{مدیر}جلومون سبز شد

اومد جلومون وایساد انگشت اشاره اشو گرفت سمت ما گفت:چرا نمیرید نماز بخونید؟مگه الان زنگ نماز نیست؟

همه ی نگاه بهم انداختیم...خدایی من که نمیتونستم بگم چرا بقیه هم...

دوباره رو به ما: همیشه میبینم زنگ نماز همینجایید!چرا؟خجالت نمیکشید؟؟

و ماهم در سکوت...

همون روزا بود که توی حیاط جلوی در مدرسه دو تامیله بلند مثه دروازه وصل کردن 4-5متری...ی پرده ی کلفت و بلندم ازشون اویزونه که بیشتر موقعا میکشنش

گلستان به پرده اشار کرد و گفت:میدونید چرا اینو وصل کردیم؟

سکوت

:برای اینکه اگه یکی از جلو مدرسه رد شد نبینه که زنگ نماز  همه تو حیاطن!

{شعار همیشگیش اینه که شما به اسلام ضربه میزنید.هه}

فک نکنید من ساده میگذرم!این همه راه میریم حاج اقا میاریم که شما اینجا لم بدین؟

بخدا پسرای من هنوز که هنوزه وقتی مدیرشونو میبینن پا جفت میکنن!جلوش خم میشن اونوقت...

به مقنعه هامون اشاره کرد:این موها چیه؟اینجا مدرسه است؟

{دیوار کوتاه تر از ما پیدا نکرده بود واگرنه ما بد نبودیم.نه موهامون بیرون بود نه مثه بقیه ساپورت پامون بود!والا}

بخدا به هیچ کدومتون انضباط نمیدم!باید بین شماو بقیه ی فرقی باشه!{جالبه که خودش گفت همه تو حیاطن}

رو به شیدا:18رو به من:18 روبه نسترن:18

همون دختره بود که اول گفتم کنارمون ایستاده بود؟:حسنی خانم؟بیا اینجا عزیزم!بغلش کرد و رو به ما:این دختر لیاقته این مدرسه رو داره نه شما...این دختر20ه

بالاخره دست از سر پرمومون برداشت...بلافاصله همین حسنی خانم {هد میزنه}اومد پیش ما و به گلستان اشاره کرد و  گفت:این زنیکه چقد دلش خوشه نه؟

باید منو بیرون ببینه یجوری ارایش میکنمو...برادرم ی دختر بازیه{کسی که اینا رو افتخار بدونه...خودتون تا تهش برید دیگه}

ولی خوب ی برادره منگلم دارم که خرخونه و نمازشم میخونه{!}

ما ها هم که به معنی واقعی کلمه داشتیم میسوختیم...

حالا اونروز انضباط حسنی خانم اومد:17

منو این همه خوشحالی محاله محاله

من داشتم با خنده اینو واسه نسترن میگفتم کهfkشنید...و بعدشم الهامو بعد از از اونم کله مدرسه...

همه داشتن تو مدرسه راجع به دختری حرف میزدن که انضباطش 17شده!!!

بنظرتون عدالت غیر ازاینه؟خدا کرمتو شکر{به قول نسترن اینروزا نون جامعه توی حجابه}

میدیدیم که به خیلیا انضباط کم دادن

قبل از اینکه از طرف بپرسی معدلت چند شده میپرسیدی:انضباطتو چند دادن؟

به قول fk:باید بقیه درسا رو بذاریم کنار واسه انضباط باهم رقابت کنیم.والااااااا

...........

امروز زنگ زبان

موضوع راجع به معلم و دانش اموز بود

ی دفعه معلممون پرسید:بنظرتون باید دانش اموزو تنبیه فیزیکی کرد؟

ی4-5نفری گفتن اره و...

معلممون با عصبانیت گفت:به هیچ وجه نباید ی دختر رو تنبیه فیزیکی کرد

بچه ها هم همه تایید دادن

ثابت{همون معلم زبان}:اما بنظرتون پسرا چی؟

بچه ها میگفتن که{باعرض معذرت} پسرا تا تنبیه فیزیکی نشن ادم بشو نیستن!نزنیشون میخورنت...

ثابتم انگار خودش همین نظرو داشت:تو دبستان و راهنمایی اره!ولی دبیرستان چی؟

ثابت گفت که:از یکی از دوستاش شنیده که توی ی دبیرستان به پسرایی که مردود شدن گفتن{گوساله های 2ساله}

باورتون میشه؟

یکی از بچه ها گف خانم به ما هم میگفتن:بمون میگفتن اصن شما باید برین بچرین!یا تا یه بز میاد داخل 10تا بز هم پشتش میان تو...

یکی دیگه:ولی کمتر پیش میاد...ولی پسرارو باید تنبیه کرد...اونا جلو معلماشون خیلی قلدرن...

..........

من خودم زیاد شنیدم پسرخالم زیاد تعریف میکرد ولی از اونجایی که اقایون موجودات بشدت بلف زنی هستن

نمیشه راست و دروغشونو تشخیص داد{پوزش}حداقل این یکی پسرخالم

سوالم اینه حالا

آقایون جواب بدن:

توی دبیرستان کتکتون میزنن یا میزدن؟؟

و یه توصیف کوچولو از رفتارتون با معلماتونو بگین...


اخه جلسه دیگه هم انگار بحث تنبیه ادامه داره...تشکر:D

تا بعد بدرود





اس ام اس


ﻣﺎﻣﺎﻧﻢ ﺗﺎﺯﻩ ﯾﺎﺩ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺱ ﺍﻡ ﺍﺱ ﺑﺪﻩ
ﻭﺍﺳﻢ ﻧﻮﺷﺘﻪ : ﺁﯾﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﻧﺎﻫﺎﺭ ﻣﯽ ﺁﯾﯽ؟
ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩﻡ : ﺁﺭﯼ ﻣﯽ ﺁﯾﻢ
ﻧﻮﺷﺘﻪ : ﺍﺯ ﺧﻮﺩﺕ ﻣﺮﺍﻗﺒﺖ ﮐﻦ
ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩﻡ : ﻣﺎﺩﺭ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ
ﻧﻮﺷﺘﻪ :ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺻﺎﻟﺢ ﮔﻠﯽ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﮔﻠﻬﺎﯼ ﺑﻬﺸﺖ !


ﻋﺸﻘﻪ ﺍﺻﻦ ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺍﯾﻦ ﺷﺎﺩﯼ ﻫﺎﺭﻭ ﺍﺯ ﻣﺎ ﻧﮕﯿﺮ !

.............


دختر خالم تازه نامزد کرده

گوشیشو یواشکی برمیدارم

میرم تو اینباکسش

اوضاع همینه

:عزیزم چرا با خانواده ات طرف ما نمی ایی؟

:عزیزم تو همیشه در قلب من جای داری

:خواهر و برادرانت خوب هستند؟

:مادرم هر لحظه سراغ تو را از من میگیرد

:نور خانه ی من ،من هم دلم برایت تنگ شده است


میگن نباید نزدیک کسایی که تازه قاطی مرغا شدن بشی

همینه...

پاکت لازم شدم

ی کی منو بگیره


http://fa.parsiteb.com/images/normall/funny-pictures-sick-pumpkin-0t6.jpg


این باید دروازه بان میشد...


هه هه

امتحان

چقد زود گذشت

نه؟

همین دیروز بود پست گذاشتم که10روز تا مدرسه ها مونده!

حالا دارم میگم شنبه امتحانای ترم شروع میشه

امروز مدرسه داغون بود

قرار بود از یکم تا 21م امتحانا باشه

و ما هم تا14م کلا تعطیل باشم

اما پریشب اقایون اداره امتحانا خواب دیدن

و تصمیم میگیرن که امتحانا تا17م تموم بشه!

اخه انصافه؟چجوری10-12 امتحان توی 14 روز؟

سال بالایی ها دیگه بدتر...

بعضی از مدارس خوش بحالشون شده چون زودتر شروع کرده بودن

ولی ما...

امروز بچه ها حتی گریه میکردن

چون گلستان{مدیرمون}میگفت 2 از درسا امتحان ترم گرفته نمیشه ازشون و مستمر رد میشه

اونا هم که گند زده بودن به مستمر 

و به امید ترم که ضریبشم بالاتره...

همه داغون بودن...

اصن یه وضعیه

http://images.hamshahrionline.ir/images/upload/news/pose/8803/Exam-18-03-88-at.jpg



وقت امتحان رسید ناگهان مثل برق مثل باد هر چه خوانده بودم، از سرم پرید...

............................

کارنامه ها رو دادن دیروز

کامل نیست ولی معدلم در همین حدود میشه ی6 صدم به احتمال زیاد بالاتر!


از راه رسیدیم تازه

نسترن به مامان بابا میگه:من19.82 شدم

زبیا 19.71

بعد بابام رو به من میگه:چرا از خواهر بزرگت 10 صدم کمتر شدی؟

این باباهه ما داریم؟

البته شوخی میکرد ی عالمه دلداریم دادن

اخر سرم مامانم به طور نامحسوس تهدید کرد:اشکال نداره من مطمعنم دخترم ترم دوم بالاتر میشه!هییییی

...............................

کارنامه ها رو که دادن تو مدرسه بعضیا مثله3-4 ساله ها نشستن پای گریه

اییییییییییی

میگم نگار چرا گریه میکنی؟میگه:28 م تولدمه کادو بی کادو...  اهه اهه {صدای گریه}


http://dl.baranpatogh.ir/p30/2012/08/140767.jpg

ما که با کارنامه بی کارنامه با20 بدون 20 کسی تو خونواده یادش نمیمونه تولدمونه!

اصن این لوس بازی چیه!{حرفی که در مواقع کم اوردن اکثرا میزنم}

..................

پیشرفت تحصیلی هم دادن{38م شدم}مدرسه گندید کلا

نخونده بودم خدایی.از سرمم زیادیه!مطمعنم مرحله دوم رتبم میره بالاتر!هههههههههههی

میگم:خانم رنجبر مدرسه چندم شد؟میگه:فقط بدون که گندیدید{من خوب پی بردم دیه}


زلزله

الان زلزله اومد؟

یا ما اشتباه فهمیدیم؟!!

مامانم تو اشپز خونه صدا میزد:زیبااااااااااااااا

مصطفااااااااااا

داره زلزله میاد

نیگا لوستر کردم دیدم اره داره خیلی تکون میخوره


خواهرم که رفته بود توی حیاط

منم که دیدم خبری از ترک مرک دیوار نیست رفتم پیش مامانم

مامان هم فقط جیغ میکشید برید بیرون

خودشم تکون نمیخورد

بذگریم...


وای به حال منشاش اگه تو روستا باشه!!!!

میگن بین برازجون و سعد اباد بوده!

ما اینجا دوستای سعد ابادی زیاد داریم

همه خوبن؟

خیلی طول کشید


کشته هم زیاد داره...بیمارستانای بوشهرم اورده بودن حتی...

خدا بخیر کنه

بارون

اهای بارون پاییزی                          کی گفته تو غم انگیزی؟

اینروزا بوشهر شده لندن!


<a href="http://ads.adsready.com/www/delivery/ck.php?n=a8fcf057" target="_blank"><img src="http://ads.adsready.com/www/delivery/avw.php?zoneid=9&amp;n=a8fcf057" border="0" /></a>close


3شنبه امتحان زیست داشتیم با نسترن راه افتادیم که بریم مدرسه

 سر کوچه ی سواری ایستاد  ی دختری رو پیاده کرد

دیدم بلهههههههههه دوست اینجانبه

خلاصه به ما گفت که مدرسه تعطیله و...

 گفتیم از مدرسه ی ما بعید نیست  که باز باشه

حالا داره بارونم میاد

این دوست ما هم گفت که منم باهاتون میام

توی مسیره مدرسه هزاران بار به ما خبر داده شد که مدرسه تعطیله

ی حالی داد

منو دوستم نمیرفتیم زیر چتر نسترنم میگفت گردنتون بار شده{میدونین که یعنی چی؟}

مدرسه  تعطیل بود

راه برگشتمونو طولانی تر کردیمو ی عالمه خیس شدیم{عقده ای بازی دراوردیم.مگه نیستیم؟بارون ندیده ایم دیگه؟}

ی سرمای جانانه هم خوردیم

فرداشم که تعطیل بودو امتحاناچی؟پرررررر


امیدوارم تعطیلیا خوش گذشته باشه!!!




سلامی دوباره...

ی سلام توپ و پاییزی به همه دوستای گلم

من موندم الان موقع اردو رفتنه که نمونه ایا رو میخوان ببرن؟؟

این تیزهوشانیا خودشونو کشتن از بس غر زدن سر معلما که ماهم باید بریم اردو واگرنه کم اوردیم{یکی نیست بگه تو اومدی مدرسه نیمودی کمپ تابستونه که}

نبوی هم{معاون پرورشی مدرسه}میگه ادم باید هدفدار بره اردو{مشکل اینه که ما ادم نیستیم فرشته ایم.}{کمپوت اعتماد به سقف}

ایشون در ادامه ذکر میکنه:اگه بریمم کلاس شما نمیره{توی همین1ماه کلاس ما شلوغ ترین کلاس شناخته شد}

من نمیدونم این چه نحسییه گریبان گیر من شده؟؟؟شما میدونین؟؟؟

چیز جدیدم اینه که امسال میخوام یه کوچولوfبیشتر تو درسام تلاش کنم

اره دیگه اینجوریاست

ی چیزی عوض نشده اونم{همون داستان خوبایی بود که توی امتحانات اخر سال پارسال مسابقه گذاشته بودیم بخونیم{رمان رو میگم}اونه

البته کمتر شده{چون اونا هم گندترشدن ی مشت چرت و پرت}

از دوستان عزیز میخوام عقده ای بازی درنیارن و نخوان برن به مدرسه سابق سر بزنن{خیلی رسم چرتیه خدایی،متنفرم ازش}

اره دیگه...

خبرارو دادم بتون{از دوست عزیزی که گوشیشو خاموش کرده و من شماره جدیدشو ندارم میخوام که به من یه پیامک{پارسی را پاس بدهیم}به من بده!

در ضمن بچه ها بخدا توی این مدرسه بیشتر از مدرسه ی خودمون{سابق}به حجاب گیر میدن{شوخی کردم،اما میگن لطفا شلوار مدرسه ای بپوشید نه ساپورت-گوشتون رو از توی مقنعه{مدل جدیدا هستا}نندازین بیرون.مانتو زیاد بالای زانو نباشه و...}

هر روزم ی کیو دعوت میکنن بیاد سخنرانی{یارو اومده میگه من نمیخوام تبلیغ کنما ولی ما از انجمن اسلامی تبریزیم.{یه ریش داشت این هوا با یقه اخوندی{توهین نمیکنم.توصیف میکنم}}بعد میگه:فک نکنین من اخوندما



ی چیز دیگه:بود چن روز پیش تو پایگاه هواییه دریاییه چیه مانور بوده نمیدونم چی بود همون که یه صدای بلندی داد

ما توی مدرسه بودیم که صداش اومد چند تا بچه هم{مثه سوسک دیده ها}جیغ کشیدن و...

خلاصه همون موقع معاون گرام گفت:{این معاونمون یه میکروفون دستشه هی زنگ تفریح بچه هارو پیج میکنه هر چن دقیقه ی بارم توش  فوت میکنه میگه:123صدا میاد؟}

خلاصه معاون گرام گفت:بچه ها اصلا نترسید ما میز رو تکون دادیم صدای پایه های میز بود

اینو که گفت کل مدرسه رفت رو هواصدا خنده ها از کلاسای بغلی میومد

خدایی خوب حواسمونو پرت کردن{تا ی مدت سوژه ی بچه ها بود}

شونم درد گرفت از کت و کول افتادم{به خاطر نوشتن زیاد دیگه!!!ای بابا}



تا سال اینده{دفعه بعدی که پست بذارم}

بابای


نه یا حق


نه خدانگدار


بابا خداااااااحافظ همگیتون{خودمم هستما خدا جون.قربونت}

بدرود





{{{{{{{{{همین الان که داشتم این پسته رو میذاشتم ی دیقه پاشدم رفتم بیرون از اتاق اومدم دیدم صفحه روی قسمته نظراته و پیام داده نظر حذف شده این داداشه جاخالیه من{اینقد الان اعصابم خورده که نمیدونم چی بگم}8تا از نظریای پست قبلی رو پاک کرد

با2تا نظری که همین الان واسه این پسته گذاشته بودن

الان مهمون داریم واگرنه مرگش حتمیه{دارم اتیش میگیرم}

خلاصه کسایی که نظرا رو گذاشته بودن باید ببخشن}}}}}}}}}

ی حرفایی...

1.نمیدونم چرا هر وقت لیدی گاگا رو میبینم ناخداگاه  کلمه ی معصومیت میاد تو ذهنم

مخصوصا این کلیپ جدیده

به خواهرم که گفتم ی جورم نیگام کرد که...

فکره دیگه بدون اجازه میاد...



2.میگم مگه صدقه 70 بلا رو دور نمیکنه؟؟؟؟

چرا معلما همیشه سرجاشونن؟؟؟


یکی بگه این جمله رو از روی صندوق صدقاتا پاک کنن میبینم اعصابم به هم میریزه


3.روز به روز داریم به مدرسه نزدیک میشه

حالا ماهی میخوایم بروی خودمون نیاریم و هم چنان در خواب غفلت باشیم نمیذارن که

توی خونه...

توی کوچه...

توی خیابون...

هر اشنایی که میبینی

از5ساله تا90 ساله

نه دیگه 90 ساله توی خیابون راه نمیره

تا 60 ساله

بت که میرسه یه جمله رو میگه:سلام!دیدی چی شد؟10 روز بیشتر تا مدرسه نمونده!

بعدم یه لبخند ژکون میزنه و میره

شیطونه میگه:بجای اینکه به فکره این باشی که فک تموم اطرافیانت رو بیاری پایین

برو یه خاکی تو سر خودت کن که10 روز بیشتر تامدرسه نمونده

بعد همون جا توی ذهنمم ی لبخند ژکوند میزنه میره...

منم واسه اولین بار  به حرف شیطون گوش دادمو یه قبر درست کردمو همونجا رفتم توش

جا زیاده شما هم بیاین...

بیاین با هم گریه کنیم...

بدون عنوان...

پست رو به خاطر نظرا پاک نکردم

از همه ی دوستان بابت نظرات خوبشون ممنونم

بعضیاشون واقعا مفید بود


اخه چرااااااااااااا؟

دیروز با دوستام رفتم بیرون

همشون بالاخره یکی بهشون زنگ زد

حالشون و جاشون رو پرسید

خیلی هم برای همدیگه لاو(love) پرت کردن

من فقط مامانم زنگ زده

میگه داری میای نون بخر

اخه خدا این چه وضعشه خو؟ با چی خودکشی کنم؟

ادامه نوشته

فاجعه ای از نوع ایرانی...

همایش زنانه با عنوان عاشقانه زندگی کنید


همایش زنانه با عنوان عاشقانه زندگی کنید (آخر خنده)

همایش زنانه با عنوان عاشقانه زندگی کنید 

یک همایش برای خانم ها با عنوان چگونه با همسر خود عاشقانه زندگی کنید برگزار شده بود، توی این همایش از خانمها سوال شد که:

چه کسانی عاشق همسرانشون هستند؟

همه زنها دستاشون رو بالا بردن

سوال بعدی این بود که : آخرین باری که به همسرتون گفتید عاشقش هستید کی بود؟

بعضی ها گفتن امروز … بعضی ها گفتن دیروز… بعضی ها هم گفتند یادشون نمییاد

بعد ازشون خواستند که به همسرانشون اس ام اس بفرستند و بگن: همسر عزیزم من عاشقت هستم
همه اینکار رو کردند

ازشون دوباره درخواست کردند گوشیشون رو بدن به کناریشون تا جواب اس ام اسهایی که براشون اومد بود رو بلند بخونن

خوب یکسری از جواب اس ام اس ها رو براتون نوشتم

برای دیدن این جواب ها به ادامه مطلب بروید

نظر فراموش نشه

ادامه نوشته

از اول شک داشتم...

ﺑﺎﺑﺎﻡ ﺯﻧﮓ ﺯﺩﻩ ﻏﺬﺍ ﺳﻔﺎﺭﺵ ﺑﺪﻩ ﻣﯽ ﮔﻪ ۲ ﺗﺎ ﭘﯿﺘﺰﺍ ﻣﺨﺼﻮﺹ ﺑﺎ ﯾﻪ ﻫﻤﺒﺮﮔﺮ ﺳﺎﺩﻩ.


ﺑﻬﺶ ﮔﻔﺘﻢ ﭼﺮﺍ ﻧﮕﻔﺘﯽ ﺳﻪ ﺗﺎ ﭘﯿﺘﺰﺍ؟


ﮔﻔﺖ :اگه واست ﭘﯿﺘﺰﺍ میگرفتم ﮔﺮﻭﻥ ﻣﯽ ﺷﺪ


ﺑﺮﺍ ﺗﻮ ﻫﻤﺒﺮﮔﺮ


ﮔﺮﻓﺘﻢ!:O: O


به دوتا پرورشگاه سر زدم هردوتاشون گفتن قیافت خیلی آشناس :|

آدم از وسط نصف بشه ولی ضایع نشه !

یه روز تو پیاده رو داشتم می رفتم ، از دور دیدم یک کارت پخش کن خیلی با کلاس ، کارت های رنگی قشنگی دستشه ولی این کارت ها رو به هر کسی نمیده ! به خانم ها که اصلاً نمی داد و تحویلشون نمی گرفت ،

در مورد اقایون هم خیلی گزینشی رفتار می کرد و معلوم بود فقط به کسانی کارت میداد که مشخصات خاصی از نظر خودش داشته باشند ، احساس کردم فکر میکنه هر کسی لیاقت داشتن این تبلیغات تمام رنگی خیلی خوشگل و گرون قیمت رو نداره ، لابد فقط به ادم های با کلاس و شیک پوش و با شخصیت میده ! بدجوری کنجکاو بودم بدونم اون کارت ها چین !! با خودم گفتم یعنی نظر این کارت پخش کن خوش تیپ و با کلاس راجع به من چیه ؟! منو تائید می کنه ؟!

کفش هامو با پشت شلوارم پاک کردم تا مختصر گرد و خاکی که روش نشسته بود پاک بشه و برق بزنه ! شکمو دادم تو و در عین حال سعی کردم خودم رو جوری نشون بدم که انگار واسم مهم نیست ! دل تو دلم نبود ! یعنی به من هم از این کاغذهای خوشگل میده ؟! همین طور که سعی می کردم با بی تفاوتی از کنارش رد بشم با لبخندی بهم نگاه کرد و یک کاغذ رنگی طرفم گرفت و گفت : اقای محترم ! بفرمایید !

قند تو دلم اب شد ! با لبخندی ظاهری و با حالتی که نشون بدم اصلا برام مهم نیست بهش گفتم : می گیرمش ولی الان وقت خوندنش رو ندارم ! چند قدم اونورتر پیچیدم توی قنادی و اون قدر هول بودم که داشتم با سر می رفتم توی کیک ! وایستادم و با ذوق تمام به کاغذ نگاه کردم ، فکر می کنید رو کاغذ چی نوشته بود ؟؟

.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.

دیگر نگران طاسی سر خود نباشید ! پیوند مو با جدیدترین متد روز اروپا و امریکا !!





بچه رو تو خونه تنها بذاری همین میشه!!!!




بچه رو تو خونه تنها بذاری همین میشه!!!!


واسه شادی روحش همگی صلواااااااات

هه هه


جدیدترین عکس های خنده دار و باحال


میدونین کیا اینجوری میشین؟؟؟

وقتایی که میخوان مظلوم نمایی دربیارینو ادای گربه ی شرک رو

غافل از اینکه...

عاشقان بستنی یخی ببینند!

عاشقان بستنی یخی ببینند!

www.lafzan.com 775 عاشقان بستنی یخی ببینند!  www.lafzan.com 776 عاشقان بستنی یخی ببینند!  www.lafzan.com 777 عاشقان بستنی یخی ببینند!  www.lafzan.com 778 عاشقان بستنی یخی ببینند!  www.lafzan.com 779 عاشقان بستنی یخی ببینند!  www.lafzan.com 780 عاشقان بستنی یخی ببینند!

www.lafzan.com 815 عاشقان بستنی یخی ببینند!  www.lafzan.com 814 عاشقان بستنی یخی ببینند!  www.lafzan.com 813 عاشقان بستنی یخی ببینند!  www.lafzan.com 812 عاشقان بستنی یخی ببینند!  www.lafzan.com 811 عاشقان بستنی یخی ببینند!  www.lafzan.com 816 عاشقان بستنی یخی ببینند!


تموم شد

 بالاخره امتحانا تموم شد

هییییییییی

واقعا بد ترین و ترسناک ترین چیز واسه یه دانش اموززززززز امتحاناست

الان فقط میخوام بخوابم


امیدوارم موفق بوده باشید

بدون امتجانا خوش بگذره


عادل:اقای کفاشیان!!!!


عادل:آقای کفاشیان فدراسیون الان طوری شده که روابط جای ضوابط رو گرفته!!!

کفاشیان:بله همینطوره

عادل: من دیگه چی بگم ؟؟!!!
[تصویر:  ic-new%20(21).gif][تصویر:  ic-new%20(21).gif][تصویر:  ic-new%20(21).gif]

عادل:آقای کفاشیان قبول دارید آقای بهروان رو قربانی کردید تا فشارها کم بشه و خودتون بمونید؟

کفاشیان: بله

عادل: [تصویر:  ic-new%20(21).gif][تصویر:  ic-new%20(21).gif]

عادل:آقای کفاشیان شما بارها گفتید فوتبال لیگ 1 پاکه؟؟!!

کفاشیان: خب مسابقات خیلی تمیز برگزار میشد..

عادل: [تصویر:  ic-new%20(21).gif][تصویر:  ic-new%20(21).gif][تصویر:  ic-new%20(21).gif]

عادل:اقای کفاشیان اینکه بعضی کاراتون رو اعصابه آدمه هیچ شکی نیست...!!!

کفاشیان: بله میدونم مخصوصن میخندم لج شما دربیاد..[تصویر:  TS11.gif][تصویر:  TS11.gif][تصویر:  TS11.gif]

{*_*}

قدرت بوگاتی ۱۰۰۱ اسب بخاره
قدرت پراید ۶۳ الاغ بی‌بخاره. 

ناخوانا ترین نوشته روی بسته بندی مواد غذایی ایـرانی
تاریخ انـقـضاء و قیمتـشه ! Laughing 2




به بابام میگم میخوام برم سمت گیاهخواری ...
نظرت چیه ؟!
بابام : آفرین دخترم خیلی هم خوبه مگه تو چیت از بـُـز کمتره !!! 



یه رفیق داریم اسطوره ی مشکلاته !
بدشـــــــــانس ، بدهکـــــــــار ، تنـــــــها ، مشروط …!
یعنی دیگه مشکلی نمونده که این تجربه نکرده باشه !
زنگ زدم بهش ، میدونید آهنگ پیشوازش چی بود؟؟
همه چی آرومه… من چقد خوشحــــــــــــالم ..! 



اسمش دمپاییه ولی اصن دمه پا نیس…
معمولا تو دور ترین نقطه توالت پارک شده..
همیــــــــــــشه همینجوریه ها!!! 




واقعا واسه آیفون (دربازکن) توی ایران فرهنگ سازی نشد.
می پرسی کیه؟ میگه باز کن،یا میگه منم
خب برادر من دارم سوال ازت می پرسم قشنگ گوش کن
و پاسخ مناسب بده خو میدونم تویی خو میدونم زنگ زدی که در رو باز کنم
خو دارم میپرسم کی هستی لامصب
حالا بماند بعضی وقت ها ازین ور میگیم الو!!! 



ظهر داشتم با دوستم راه میرفتم بهش میگم بیا از تو سایه بریم..
میگه: نه عینک آفتابی دارم؛ باس از آفتاب بریم

خدایا نعمتتو شکر ببین با کیا شدیم ۷۰ میلیون!!


تو جاده تصادف شده بود...همه جمع شده بودن...

منم واسه اینکه صحنه رو از نزدیک ببینم

داد زدم:برید کنار من مادرشم

وقتی رسیدم دیدم اونی که توی خیابون افتاده یه الاغه!!!

هیچی دیگه اون وسطا چن تا خانم و اقا از شدت پارگی

بدلیل خنده به درجه رفیع شهادت نازل شدن!!بلهههه

                               :|


محض خنده

ﻫﻤﺴﺮ: ﭼﮑﺎﺭ ﻣﯿﮑﻨﯽ ﺑﻌﺪ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻣﻦ ﺑﻤﯿﺮﻡ؟ ﻣﯿﺮﯼ ﺯﻥ ﺩﯾﮕﻪ ﻣﯿﮕﯿﺮﯼ؟
ﺷﻮﻫﺮ: ﻗﻄﻌﺎ ﻧﻪ!
ﻫﻤﺴﺮ: ﭼﺮﺍ ﮐﻪ ﻧﻪ؟ ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺪﺍﺭﯼ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﻣﺘﺎﻫﻞ ﺑﺸﯽ؟
ﺷﻮﻫﺮ: ﺧﻮﺏ ﻣﻌﻠﻮﻣﻪ ﮐﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ
ﻫﻤﺴﺮ: ﺧﻮﺏ ﭼﺮﺍ ﭘﺲ ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﯼ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﮐﻨﯽ؟
ﺷﻮﻫﺮ: ﺑﺎﺷﻪ ﺑﺎﺷﻪ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻣﯿﮑﻨﻢ...
ﻫﻤﺴﺮ: ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻣﯿﮑﻨﯽ ﻭﺍﻗﻌﺎ؟
ﺷﻮﻫﺮ !...... :؟
ﻫﻤﺴﺮ: ﯾﻌﻨﯽ ﺗﻮ ﻫﻤﯿﻦ ﺧﻮﻧﻤﻮﻥ ﺑﺎﻫﺎﺵ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯿﮑﻨﯽ؟
ﺷﻮﻫﺮ: ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺧﻮﺏ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺧﻮﻧﻪ ﺧﻮﺏ ﻭ ﺑﺰﺭﮔﯿﻪ
ﻫﻤﺴﺮ: ﺑﺎﻫﺎﺵ ﺭﻭﯼ ﺗﺨﺘﻤﻮﻥ ﻫﻢ ﻣﯿﺨﻮﺍﺑﯽ؟
ﺷﻮﻫﺮ: ﻣﮕﻪ ﺟﺎﯼ ﺩﯾﮕﻪ ﻫﻢ ﻣﯿﺘﻮﻧﯿﻢ ﺑﺨﻮﺍﺑﯿﻢ؟
ﻫﻤﺴﺮ: ﺑﻬﺶ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﻫﻢ ﻣﯿﺪﯼ ﻣﺎﺷﯿﻨﻢ ﺭﻭ ﺑﺮﻭﻧﻪ؟
ﺷﻮﻫﺮ: ﺍﺣﺘﻤﺎﻝ ﺯﯾﺎﺩ، ﺧﻮﺏ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﻧﻮ ﻫﺴﺖ ﺩﯾﮕﻪ
ﻫﻤﺴﺮ: ﻋﮑﺴﻬﺎﯼ ﻣﻦ ﺭﻭ ﻫﻢ ﺑﺎ ﻋﮑﺴﻬﺎﺵ ﻋﻮﺽ ﻣﯿﮑﻨﯽ؟
ﺷﻮﻫﺮ: ﺍﮔﺮ ﺟﺎﯼ ﻣﻨﺎﺳﺒﯽ ﺑﺎﺷﻪ ﭼﺮﺍ ﮐﻪ ﻧﻪ؟
ﻫﻤﺴﺮ: ﺟﻮﺍﻫﺮﺍﺗﻢ ﺭﻭ ﻫﻢ ﺑﻬﺶ ﻣﯿﺪﯼ؟
ﺷﻮﻫﺮ: ﻣﻄﻤﺌﻨﻢ ﮐﻪ ﺍﻭﻥ ﺟﻮﺍﻫﺮﺍﺕ ﻣﺨﺼﻮﺹ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﻭ ﻃﻠﺐ ﻣﯿﮑﻨﻪ
ﻫﻤﺴﺮ: ﯾﻌﻨﯽ ﮐﻔﺸﻢ ﺭﻭ ﻫﻢ ﻣﯿﭙﻮﺷﻪ؟
ﺷﻮﻫﺮ: ﻧﻪ ﺳﺎﯾﺰﺵ 38 ﻫﺴﺖ

ﻫﻤﺴﺮ: ﺳﮑﻮﺕ tajjob

ﺷﻮﻫﺮ:  ﮔﻨﺪ ﺯﺩﻡ  

............................................................................................

هیچوقت نفهمیدک چرا ادما زیر پتو احساس امنیت میکنن

حالا گیریم یه قاتل اومد توی اتاق خواب بعد حتما میگه:

الان اومدم بکشمت...اه لعنتی پتو داره نمیشه!

.................................................................................................

خواهر دوستم3سالشه تو اتاقش داشت با عروسکاش

 بازی میکرد یهو با گریه اومد بیرون

:چی شده؟

گفت عروسکام منو بازی نمیدن

سوالی که ذهنمو پوکونده

یه سوال فنی…به بچه ی جوجه تیغی چی میگن؟


جوجه جوجه تیغی؟توله جوجه تیغی؟جوجه تیغاله(گوساله،بزغاله…) !


خود درگیری از نوع مزمنش

چیپس

وقتی تنها هستیم

آپلود , آپلود عكس , آپلود سنتر , آپلود فايل , آپلود دائمي,آپلود موزیک

آپلود , آپلود عكس , آپلود سنتر , آپلود فايل , آپلود دائمي,آپلود موزیک

وقتی که بچه ها از دور دارن میان

آپلود , آپلود عكس , آپلود سنتر , آپلود فايل , آپلود دائمي,آپلود موزیک

منظورم بچه های غارتگر کلاس هست

سارا مثلا

یا رضوان

هی هی

تسلیت

فقط میتونم بگم تسلیت  به همه ی هم استانی های عزیزم

صبور باشید

چرا به زن بودن خودم افتخار میکنم؟

1-مجبور نیستی وقت دستشویی رفتن زیر اواز بزنی که اهالی خونه، بقیه صداهای نافرم رو نشنون.

۲_ با قوس کمرت چه کارا که نمی تونی بکنی…..
۳_لازم نیست صبح به صبح صورتتو اصلاح کنی.ماهی یه بارم کافیه.
4_هیچ وقت از بوی گند زیربغل خودت عق نمی زنی.
5_ هیچ وقت مجبور نیستی به تعدادموهای سرت بری خواستگاری.کافیه فقط یه “بله” کوچولو بگی اونم با هزار منت و ناز و کرشمه.
6_هیچ موجود دیگه ای مثل تو تا این حد ریزبین و بادقت نیست که در یک نگاه، مارک کفش زری خانم یا مدل موهای اقدس خانم رو بفهمه.
7_خوب می تونی نقش بازی کنی.
8_انقدر زود همه چی رو می گیری که شش سال زودتر از اقایون به تکلیف می رسی.
9_بزرگترین پوئن:خیالت از بابت سربازی راحته!.صد سال سیاهم که دانشگاه قبول نشی ککتم نمی گزه.
10_تو اماکن عمومی با خیال راحت می تونی جیغ و داد راه بندازی چون به هر حال کی وجودشو داره که رو یه دختر صداشو و احیانا خدایی نکرده دستشو بلند کنه؟!!.
11_در تاریخ جهان به زیرکی معروفی.
12_می تونی هزار بار هم فیلم رومئو و ژولیت رو ببینی و باز گریه کنی.
13_و مهم تر اینکه هیچ وقت از گریه کردنت خجالت نمی کشی.
14_یه چیز باحال:هم دامن می پوشی و هم شلوار!.
15_بهشتم که زیر پای امثال شماست.
16_بیشتر از اقایون عمر می کنی(از لحاظ علمی ثابت شده).
17_فقط تویی که می دونی بوی خاک بارون زده تو شبای پاییزی چه جوریه.
18_از قدیم گفتن:پشت هر مرد موفقی زنی باذکاوت بوده.
19_چند تا از جنگ های بزرگ تاریخ جهان به خاطر عشق شدید مردها به جنس تو بوده.
20_ هیچ کی نمی دونه دقیقا تو فکرت چی می گذره؟ خود فروید، پدر روانشناسی جهان گفته:بزرگترین سوالی که هرگز پاسخ داده نشده و من هم هرگز پاسخ ان را نیافته ام این است که یک زن چه می خواهد؟.
21_این یکی دیگه کاملا مستنده:باهوش ترین انسان دنیا یک زنه!.
22_با اینکه ممکنه از جنس دوم بودنت ناراحت باشی ولی یادت بمونه که زنی، سال ها پیش با هوش و ذکاوتش یکی از مردان قدرتمند دنیا رو شکست داد(شکست شرم اور فیلیپ، پادشاه اسپانیا از الیزابت، ملکه انگلستان ۱۵۳۳_۱۶۰۳)
23_نماد الهه عشق، زیبایی، جنگ و عقلانیت در یونان باستان به شکل زنه.
24_یادت باشه که خداوند، تمام جهان رو به خاطر برکت وجود یک زن افرید.(خانم فاطمه زهرا)
25_با اینکه از مردا ضعیف تری ولی لازم نیست صدتا کلاس کاراته و تکواندو و از این جور چیزا بری…به یه چنگ و گیس کشی بسنده می کنی.
26_واقعا تا حالا هیچ مردی شب ها به اسمون نگاه کرده؟.
27_{این مورده صحنه داشت نخواستم بذارم}
28_می تونی در سکوت و فقط با طرز نگاهت حرف بزنی اگرچه شاید هیچ کدوم از اقایون معنیشو متوجه نشن.
29_سال ها پیش دختری ۱۸ ساله فرماندهی ارتش فرانسه رو بر عهده گرفت و اسمش رو در تاریخ جهان ماندگار کرد(ژاندارک).
30_درهای کعبه تنها به روی یک زن باز شد.
31_سر ابوالهول مجسمه دانش و خرد به شکل زنه.
32_ به سادگی اب خوردن می تونی چند تا پسر رو تو کوچه به جون هم بندازی.(روشش رو خود خانما بهتر می دونن.پس نیازی به نوشتن نیست)
33_خداوند در وجودت دستگاهی رو تعبیه کرده که هیچ مردی نداره و اگر به خاطر وجود اون نبود نسل بشریت تداوم پیدا نمی کرد.
34_ جورابات بوی پنیر کپک زده نمی ده.
35_عذر موجه زیاد داری.
36_هزار جور مدل خنده ،داری که هر کدوم رو یه موقع تحویل بقیه می دی..
37_توانایی صوتیت بالاست.(کدوم مردی بلده جیغ بنفش بکشه؟).
38_خیانت عشقی نمی تونی بکنی(علم روانشناسی به این نتیجه رسیده که زن ها هرگز نمی تونن دو مرد رو همزمان و به یک شکل و اندازه دوست داشته باشن اما مردها چرا).
39_شاید از طرز کار کامپیوتر یا تکنیک های فوتبال سر در نیاری ولی اگه یه هفته طرف اشپزخونه نری اقایون حتما یه بلایی سرشون می یاد.(توضیح اینکه در چنین مواردی دو حالت وجود داره:۱_اقایون خسیس از گشنگی می میرن ۲_دست و دلبازاش که غذای حاضری خریدن واسشون خیالی نیست یا ورشکست می شن یا مسموم.)
40_دو هفته هم که حموم نری بوی گربه مرده نمی دی.
41_{اینم صحنه داشت افتضاح}.
42_مجبور نیستی واسه اینکه یه نفر به خواهرت چپ نگاه کرده ،خون و خونریزی راه بندازی.نه اینکه رگ غیرت نداشته باشیا ! درواقع اپن مایندی(open minded ).
43_بلدی چه طوری بدون اینکه زور بازویی لازم داشته باشی روی بقیه رو کم کنی.(با زبونت)
44_اگه زشت باشی(که خیلی کم چنین چیزی پیش می یاد)می تونی خودت رو با ارایش خوشگل کنی.اگه قدت کوتاهه می تونی کفش پاشنه دار بپوشی. اگه موهات کم پشته مسئله ای نیست چون روسری داری.
45_تو بچگی بخشی از عضو بدنت رو به عنوان یه چیز اضافه نمی کَنن.(منظورم چیزی غیر از بند نافه).
46_اوه البته یادم رفته بود که همه اقایون هم(حداقل ایرانی هاش) یه یار تو زندگیشون دامن پوشیدن!.(کل فامیل هم بهشون تا یه شبانه روز خندیدن).
47_ در دنیا هرگز به اندازه ای که در حق تو اجحاف شده در حق موجود دیگه ای نشده با این حال امروزه زن ها رو در هر عرصه ای می بینیم:سیاست، اقتصاد، علم و حتی ورزش!.
48_و غم انگیزترین مزیت اینه که روزی مادر می شی و به موجودی زندگی می بخشی.
49_چراغ هر خونه ای یک زنه.
50_و در اخر اینکه فقط با یک حرکت ناچیز می تونی صد تا مرد رو از خود بی خود کنی.(توضیحی لازم نیست).

حقیقت


حداقل 14 حقیقت رو راجع به شما میدونم:
1.الان توی اینترنتی
2. الان توی وبلاگمي
3. یک انسان هستی
4.الان داری پست منو میخونی
5.تو نمیتونی با زبون بیرون بگی ژ
7.الان داری امتحان میکنی
8.الان خنده ات گرفت
9.اصلا ندیدی که عدد 6 رو جا انداخته ام
10. الان چک کردی ببینی واقعا جا انداختم عدد 6 رو یا نه
11. الان باز خندیدی
12. نمیدونی که من یه عدد رو هم چند بار نوشتم
13. الان چک کردی ببینی کدومه
14. پیداش نکردی و داری فحشم میدی

عید...


عید مبارک همتون باشه

ما که نمیتونیم لذت ببریم شما به جاش تلافی کنین

هر چی خواستین بخورین

یکی دیگه هم بذارین روش بگین اینم واسه زیبا{یاس}

مواضب باشین چاق نشین

...................................

4 شنبه سوری فراموش نشه

پسرا دخترا رو کم تر بجیغونید

البته اون جیغ جیغوا که یه مارمولک پلاستیکی میندازی جلوشون اسمونو به زمین میارن و مایه اخراج 20 دقیقه ایتون از کلاس میشن حقشونه{سارا با تو هستما}

ترقه جنس خوبشو بگیرین تا مثله بعضیا انداختین زیر پای یکی نترکید ضایع نشید

دقت کردید وقتی پسرا ترقه میندازن زیر پای دخترا خودشون گوشاشونو میگیرن

اون لحظه باید عکاسی کرد

هاها

دخترا جیغ میکشن

لابد پسرا داد میزن نه

چه حالی میده ترقه بندازی  توی مینی بوس پسرا

اون موقع به معنی واقعیه کلمه ثابت میشه کیا ترسوان

هی هی

.............................

وقتی خواستین رو اتیش بپرین بگین:

احمدی ثروت تو از من

یارانه من از تو

........................

خوش بذگره